پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

بحث امروز

مدتها بود با شوهرم بحثم نشده بود. امروز یه چیزی توی گوشیش دیدم که به اقدس ربط داشت. یواشکی هم سر گوشیش نرفته بودم. خودش داده بود که زنگ به کسی بزنم...

اولش خیلی خودمو نگه داشتم که به روش نیارم چی دیدم... ولی یه جرقه کافی بود تا بهانه پیدا کنم و ناراحتیمو بروز بدم... و شد انچه نباید میشد... با هم کلی بحثمون شد 


منم فحش ها رو توی دلم روانه وجود بی وجود اقدس کردم... دختره ی فلان... زندگی و اعصاب منو به فنا داده

نظرات 13 + ارسال نظر
مریمی چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 07:20

سلام اسمم را گذاشتم مریمی که با ان خانم اشتباه نشوم نه عزیزم من از وبلاگ خانم اینک اینجا را پیدا کردم

مامان چیچیلاس سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 19:36 http://Mamachichi.blogsky.com

به نظر میادخانم مریم نه تنها متخصص همه امور هستن بلکه خیلی هم بیکارن و دغدغه ی مسائل زنان رو هم دارن

مریم سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 13:03

سلام. اول من اون مریم دو سه کامنت بالا نیستم و در ثانی چقدر ادم های اینجا بد هستند چرا همه اش میخواهند تلقین کنند که اگر شوهر شما رفته صیغه کرده صاحب حق بوده چون شما کم کاری کرده اید از قدیم گفته اند از ماست که برماست شما مگه تو زندگی این خانم بوده اید که کم گذاشته یا نه چرا فکر نمی کنید که شوهر ایشون مشکل داشته خدا نکنه سر زندگی کسی بیاید یک رحم داشته باشید:

شما خواننده وبلاگ قبلیم بودی؟

مریم‌ سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 10:44

میدونی چرا دارم مطمئن میشم اینکی .چون جوابت به کامنتها خیلی پرت و پلاست .حس یه زنی را نداری که واقعا بهش خیانت شده انگار هدفدارداری مینویسی.ببین کم کاری زن همیشه به معنی شلختگی زن نیست گاهی وقتا محبت و فداکاری بیش از حد مرد رو خسته میکنه .اونا دنبال یه رابطه پرچالش هستند .اگه واقعا تفکر اینکی رو نداری ناراحت نشو از کامنتهایی که خانوما بهت میدن .هیچ زنی دوست نداره به همجنسش خیانت بشه .اگه خواهرم بودی که موهاتو هم میکشیدم .من اگه بهت گفتم حماقت کردی دادو فریاد کردی با شوهرت دقیقا خواستم بفهمی اوج اشتباهت کجاست.واقعا یه کم تغییر کن .ببین شوهرت اگه میخواست رابطه ش را کلا بزاره براساس مسایل جنسی هیچوقت اینهمه مدت با اقدس تو رابطه نبود .مرتب کیسشو عوض میکرد .اما گویا با اقدس رابطه عاطفی داره .مردها آدمهای مهمی اندبرای ما چون خودمون مهمتریم چون ماها توی یه ارتباط مادام العمر باهاشون قرار گرفتیم پس باید بشناسیمشون به خاطر خودمون تا یه رابطه سالم و شادی باهاشون داشته باشیم .به حرفهای اینک توجهی نکن اون یه زن راحت طلبه که راحت ترین راهو انتخاب کرده .حتی یه جایی میگفت برای چی اضافه وزنمو کم کنم که حالا شوهرم نره دنبال کسی هوو مزیتش همینه و از این چرتو پرتا ...
اینکه ما به خودمون و جذابیتهامون اهمیت بدیم صرفا به خاطر شوهرامون نیست اون حس خوبیه که خودمون از خودمون داریم و میتونیم اونو منتقل کنیم و رابطه شادی رو داشته باشیم .یه توصیه دارم برات یه مدت بی خیال رفتارای شوهرت شو .خودتو بشناس علایقتو نیازهاتو هدفهاتو تو زندگی .بعد برای اونا تلاش کن و ببین نتیجه چی میشه

سحر دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 23:10

تحمل شنیدن این جملات نداری که بگن مشکل از خودته که همسرت دلش جای دیگه ست؟
تحمل این نداری که بهت بگن کم و کاستی تو زندگی داشتی که همسرت ذهنش و قلبش با اقدسه؟

خنده دار ذهن مزخرفت هست که نمیتونه بپذیره عیب از خودته
آخر و عاقبت شما هم مث اینک هست
پروژه تبلیغ زندگی چن همسری به شکلی دیگر

راستی پیج اقدس بده میخوام بهش تبریک بگم که تونسته بهمت بریزه و اینجوری اه و ناله ت بلند کنه
دست مریزاد به این زن

اینک هم تحمل شنیدن واقعیت نداشت
اخه مرد متولد ۴۷ با داشتن اینک با اون اختلاف سنی، چطور رفت سراغ سمیه؟؟؟ مشکل از اینک بوده که تو رختخواب و اتاق خواب باب میل مدیر نبوده
مدیر متولد۴۷ چرا رفت سراغ دختر متولد۶۰؟ جز اینکه این مرد رابطه گرم نداشت
حالا اینک برامون داره تبلیغ زندگی چن همسری میکنه
از بس خودش تو زندگی برای مدیر کم گذاشت فکر میکنه همه زن ها مث خودش بی دست و پا و سرد و .. هستند

چه قدر شماها مرد پرست هستید!

فاطمه :) دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 23:06

چقدر تو میهن بلاگ وبلاگت آروم و بی سر و صدا و خوب بود. خدا صبر بهت بده عزیزم با این کامنتا

میبینی؟

مریم دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 21:40

اما جوابت به کامنتها دقیقا مثه اینک هست .نمیگم صددرصد خودشی اما از اون جبهه داری حرف میزنی .اگه اعتقادت اینه که دنیا براساس تهییج مسایل جنسیه و مردها هم نفس ضعیفی دارند پس پذیرفتی این مسئله رو .پس این خودآزاریت برای چیه ؟
انگار یه جورایی با دست پس میزنی با پا پیش میکشی گویا خودت هم بدت نمیاد !دوست داری کامنترها بگن آره همه ما هم با تو همدردیم !همه مردها اینطورین ! اما این حرفها مال یه ذهن سالم نیست .
اول ببین با خودت چند چندی بعد وبلاگ بزن و قسمت کامنتارو باز بزار .ببین من که الان یه زن هستم رفتار زنی مثه تو و اینک برام خیلی دافعه داره واقعا حق میدم به شوهراتون .یه کم مطالعه کن مردهارو بهتر بشناسی .

کم کم دارم حس میکنم تو خودت ازون دخترایی هستی که رو زندگی یک زن دیگه خراب شدی و خودت رو بهتر و برتر و همه چیز تموم میدونی!

ازین افکار پوچ بیا بیرون که هر مردی که زن دیگه گرفته حتما زنش مشکل داشته!
جامعه زنان از دست افکار مسموم شما رنج دیده...

قطعا یه درصدی از زنها توی زندگیشون کم کاری میکنن که مردشون دنبال زن دیگه میره. ولی لزوما همیشه اینجوری نیست.

مریم دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 21:32

من تلخ حرف زدم چون حقیقت همینه که گفتم .جور دیگه نمیشه گفتش .دقیقا اسم این حرکتت حماقته .خودت توی گودی احساساتت درگیره نمیدونی داری چکار میکنه اما منی که دارم وبلاگتو میخونم میبینم چقد دافعه داشته رفتارت اون لحظه .لطفا از اون منطقه امنی که برا خودت درست کردی بیا بیرون ویه کم تو رفتارت تغییر ایجاد کن فقط یه کم تا نتیجه شو ببینی .تو این قدرت را داری که شوهرت کاملا اقدسو بزاره کنار بیاد سمت خودت .منتها نمیخوای تغییر کنی .البته اگه دیدگاهت مثه اینک هست که حرفی ندارم .

با چند تا پست محدودم چه قدر حس میکنی اطلاعات کاملی نسبت به من داری

اینک دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 19:54 http://Inak.blogsky.com

تو ایتا برام بگو دعوا سر چی بوده؟

حالا چرا توی دلت به اقدس فحش میدی؟ بلند بگو. در هرحال اون نیست که بشنوه، ولی حداقل شو می شنوه، متوجه ی شدت حساسیتت میشه، بیشتر رعایت می کنه عزیزم

سحر دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 17:44

نمیتونی شوهرت از اقدس دور کنی
دلش رفته
چرا هر اتفاقی از چشم اقدس می بینی و خودت بی عیب میدونی؟؟؟
لابد یه جا کم و کاستی داشتی
جایی که باید می بودی نبودی

ببین چن راه داری
یا مث اینک برو با شوهرت صحبت کن تا براش رسما بری خواستگاری اقدس اما با پیش شرط هایی که مدنظرت هست
یا به همین ارتباط های یواشکی شون کنار بیا و یه کاری مث اینک برای خودت جور کن (بازاریابی و رفتن تو جمع های زنونه و پیدا کردن موقعیت اجتماعی و ارتباط های اجتماعی)
یا طلاق بگیر و برو پی کارت تا اقدس و شوهرت یه نفس بکشن


اینک راه و چاه زیاد بلده
ازش یاد بگیر

راستی به خودت برس
انقدر بوی قورمه سبزی و وایتکس و مایع ندی
لباس های شیک و پیک بپوش
تو خلوت هم مث گوشت نیفت روی تخت..یه کم شیطنت کن
شوهرت احتمالا با اقدس رابطه رو مزه کرده اونم یه رابطه شیک و باب میلش

هزار افرین به شما که زن کاملی هستی و شوهرت سراغ کسی دیگه نرفته... امیدوارم تا اخر عمر همینجوری دل خوش بمونی....
ولی راجع به کسی که نمیشناسی نظر مزخرف نده لطفا

Parisa دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 17:20

چرا رمزی صحبت میکنی ؟ خوب بگو دقیقا چی دیدی ماهم بدونیم بلکه چاره ای کردیم.

مریم دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 16:25

هیچ کس از آدمی که برای خودش ارزش قائل نیست خوشش نمیاد فرقی نداره زن باشه یا مرد .مطمئن باش جذابیت برای همسرت نداری .منظورم جذابیت فیزیکی نیست بلکه رفتاریه !من با خوندن این چند تا پست هیچ جذابیتی توی رفتارت ندیدم .اقدس که برای شما تازگی نداره مگه بار اولته که تماسشونو توی گوشی شوهرت دیدی ؟ببخشید اینطوری فقط حماقت خودتو داری به شوهرت نشون میدی .شاید بگی برای یه زن هیچوقت عادی نمیشه و از اینجور حرفها اما شوهرت اینطوری فکر نمیکنه اینطوری فقط داری بهش میگی من یه احمقم که خودمو انداختم توی یه دور باطل .اگه فعلا نمیتونی جدا بشی یه کم کتابای خودشناسی بخون .وقتی عاشق خودت بشی کم کم وابستگیت به شوهرت کم میشه .اینطوری یه آدم جذاب هستی که همه دوست دارند با تو باشند حتی شوهرت !اونوقت اون تویی که باید انتخاب کنی باهاش باشی یا نه !

کلا شما تلخ حرف میزنی... حرف خوب هم که میخوای بگی نمیتونی یه جوری بگی طرف جذبت بشه... اصل حرفت از نظر روانشناسی درسته ولی بیانت تحقیرامیزه...
چه طور وقتی خودت این ادبیات دفع کننده رو داری میتونی به من بگی جذابیت نداری؟!
انشالله هیچ وقت به سر خودت نیاد چنین چیزی... من راضی نیستم هیچ زنی چیزهایی که امثال من تجربه کردیم رو بچشه... ولی بدون هیچ انسانی کامل نیست... حتما تو هم از نظر شوهرت بی نقص نیستی

بانوی مردادی دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 16:15

همش فکر میکنم چرا اصلا باید باشه نفر سومی؟ برای وبلاگ اینک مینوشتم و تایید نمیشد چرا باید زن دوم باشه؟ خود حضرت علی و حضرت محمد تا زمان فوت همسران اولشان زن دومی نبود وقتی به اینک میگفتن میگفت راه غیر حلال زیاده!! صیغه و هر روز با یکی بودن.. ما میگیم چرا اصلا باید هر روز با یکی باشه و صیغه و راه راحت تر به قول اون خانم؟؟ اصلا چرا مرد باید اینکارو کنه؟؟ حرف ما اینه.. نسل پدری من و مادری هم یک همسری بوده و هرگز ندیدیم و نشنیدیم که مردهامون با یکی بودن هر روز.. توی قران پاکدامنی برای هر دو طرف زن و مرد اومده و مرد هم باید پایبند باشه..

من که این مدت انقدر روابط فرازناشویی دیدم و شنیدم... با خودم میگم نکنه پدران ما هم یواشکی گاهی صیغه داشتن!!!
ولی در کل الان فضای جامعه در همه جای دنیا بیشتر از قبل بر پایهه تهییج مسایل جنسی هست. مردها هم تو این زمینه نفس ضعیفی دارن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد