پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

پول تو جیبی

قبلا که اقدس نبود، وقتی پولم تموم میشد و از شوهرم درخواست پول میکردم، میپرسید پولی که دفعه پیش برات ریخته بودم رو چه کار کردی!! و من مجبور بود خرج های درشتم را اعلام کنم! 

این چند سال اخیر خودش متوجه شده کارش خوب نبوده... شاید از فواید زن صیعه ای باشه! چون از زن صیغه ای نمیتونه بپرسه پولی که بهت دادم خرج چی کردی!!! الان نه تنها ازم نمیپرسه پولت رو چه کار کردی؟ بلکه گاهی قبل از اینکه من بگم پول میخوام خودش برام پول میریزه!! 

جل الخالق!! از این موجود مذکر...

نظرات 5 + ارسال نظر
متعجب چهارشنبه 13 اسفند 1399 ساعت 11:14

واقعا اینکه همسرت براش مهم نباشه پولو کجاخرج میکنی چه نقطه ی قوتیه من درک نمی کنم
البته اگر به همسر به چشم شارژر کارت بانکی نگاه کنی خوب شاید خوب باشه
ولی برای زن و شوهر های رفیق و همراه اصلا نیازی نیست بپرسه برا چی میخوای چون خودت قبلا بهش گفتی - چون یکی هستین - برنامه ها و اهدافتو میدونه باهاش هماهنگی
دوستید باهم

اینک پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 23:53

برای منم همین اتفاق افتاده.

همسرم دیگه نمیگه واسه کجا پول می خوای! سریع کارتمو شارژ می کنه.

اینم از نقاط قوت وجود همیاره.

م پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 16:13

اقدس چند سالشه ؟نمیخواد ازدواج کنه تا تو هم نجات پیدا کنی؟تاحالا اصلا باهاش حرف زدی؟

نه حرف نزدم

نگین پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 13:12

اگه خونه باباشه پس چطوری همدیگرو میبینن؟
من فک کردم خودش خونه داره و شاغله

یواشکی!

فاطمه :) چهارشنبه 6 اسفند 1399 ساعت 21:10

اوضاع مالیش تغییری نکرده بخاطر حضور اقدس؟

اگه منظورت اینه که بدتر شده باشه...نه... چون اقدس خرج زیادی براش نداره. خونه باباشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد