امروز به طور اتفاقی دیدم پوست دست شوهرم قرمز شده...
بهش گفتم چی شده چرا قرمز شده؟
نمیدونم چرا یهو برگشت بهم گفت من اذیت میشم ازم این سوالها رو میپرسی
یا خدا! مگه چی پرسیدم؟
خیلی ناراحت شدم... با خودم گفتم وقتی داشت زن صیغه میکرد به این فکر کرد که من اذیت میشم؟
اذیت شده چون مربوط به اون گور به گوری بوده لابد .وگرنه که میگفت مثلا خراشیده شده ،یا خورده به فلان جا.چقدررررر عوضین یه سری مردا .ای خدااا خودت حالشونو بگیر
لابد اقدس دستشو گاز گرفته که قرمز شده.اونم خجالت مگکشیده توپرسیدی
اگه مطمئن نبودم پیش اقدس نبوده... همین فکرا رو میکردم!
خب چرا همینو بهش نگفتی؟
تو هم از ناراحتیت باهاش حرف میزدی انقدر حق به جانب نباشه
فایده نداره. فقط مایه ی اعصاب خردیه
توی موقعیت خوب، باهاش حرف بزن و بگو من دارم حالتو می پرسم! تو از احوالپرسی من که زنت هستم، اذیت میشی؟
خجالت نکشیدی اینو گفتی؟
بگو تکلیف من و خودتو روشن کن تا بدونم کجای زندگی ایستادم!
لااقل بدونم اگه یه روزی هم دست و پات شکست، من عین مجسمه نگات کنم و هیچ واکنشی بهت نشون ندم که مبادا اذیت نشی!
اه... حرصم گرفت! آخه این شوهره که تو داری؟
بعد اگه به اقدس ربطش داد، اونوقت بگو فکر نکردی منم اذیت میشم که می بینم به اقدس پیام میدی؟
والا خدا رحم کرده مادرشوهرت نیستم و الا این پسرک رو ادب می کردم! بچه ی لوووس!
چرا شوهرت گفت اذیت میشم این سوال ها رو میپرسی ؟منظورش اینه که ناراحت شد ؟اخه چرا من که نفهمیدم
منم نفهمیدم. اون لحظه خیلی بهم برخورد و منطقه رو ترک کردم ازش نپرسیدم چرا ناراحت میشه. ولی در کل به اینجور سوالات جواب درستی نمیده!
انقد لی لی به لالاش نزار .به جهنم که دستش قرمز شده .من باشم همچین مردی جلوم بمیره پامو میزارم رو گردنش زودتر جون بده .