دیشب باز خواب اقدس رو میدیدم. اینبار خواب دیدم اومده خونه مون!
وقتی رسید جلوی در واحدمون، من از جام بلند نشدم. روی مبل نشسته بودم. شوهرم رفت به استقبالش و همونجا در قاب در از هم لب گرفتن منم سریع واکنش نشون دادم و با زبون تند گفتم بدم میاد جلوی من لب میگیرید! یواشکی این کارا رو بکنید. اه...
بعد که اومد توی خونمون، متوجه شدم اصلا خونه رو مرتب نکردم. ازین کار خودم حس خوبی پیدا کردم! انگار بهش پیام دادم من تو رو تکریم نکردم و به مناسبت اومدنت خونه رو تمیز نکردم!
بعد بهش گفتم چادر بدم چادرت رو عوض کنی؟ همون لحظه یادم افتاد اون توی خونه من نامحرم نداره و چادر نیازی نداره... یهو حالم خراب شد
بنظر میاد خوابتون در راستای اینه که هنوز با واقعیت کنار نیومدین ...... حضورش رو بپذیرین... مطمئنا شم جای خودتونو دارید و اون نمیتونه جا پای شما راه بره .... واقعیت تلخ هم که باشه بهتر از زندگی کردن با تنش و خشم منفعلانه ست ..
پس چرا نوشتی خواب ۲؟؟
حس کردم قبلا یه بار دیگه اینجا خوابامو نوشتم
اون خواب، هیچوقت تعبیر نمیشه. غیر ممکنه برات اتفاق بیفته. شک نکن.
میشه بگی چند سالته؟ چرا خمسرت مجدد ازدواج کرده؟
چراش رو که به من نگفته!
ولی سنم بالای 30 هست. دقیقشو نمیتونم بگم
پس خواب ۱ کو؟ کجاس؟
نداشتم یکی؟!
از بس بهش فکر می کنی، داری خوابشو می بینی.
اصلا جدی نگیر. هیچی نمیشه. نگران نباش عزیزم
الهی بگردم چقدر حال مزخرفی داشتی تو خواب
سلام
شما خانم قوی و محکمی هستید ولی این حجم فشار برای هر زنی اونو داغون میکنه
خواهش میکنم یک کار پرمشغله شخصی بجز رسیدگی به بچه ها برای خودتون ایجاد کنید
البته من با توجه به اطلاعات کمی که از شما دارم اظهار میکنم
امیدوارم همیشه سلامت باشین