پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

من و اینک!

از وقتی یه عده هی دوره افتادن که اثبات کنند من اینکم! تصمیم گرفتم یه روزی در این مورد بنویسم. فکر میکنم دیگه وقتش شده...

یه روز که حالم خیلی خراب بود... نشستم به سرچ کردن توی اینترنت در مورد زن دوم! هرچی وبلاگ و مطلب در مورد زن دوم گیر اوردم رو شخم زدم. سایت ها که بیشتر حرفای روانشناسی بود. ولی وبلاگ ها یک سریشون زن های اولی بودن که شوهرشون زن دوم گرفته بود و یک سریشون زنهای دوم بودن. بعضی از وبلاگها متروکه بودن. با اینحال کمی میخوندم تا حال و روز اون آدم ها رو درک کنم. در نهایت حدودا سه تا وبلاگ بود که تا حدی من رو جذب کرد و باعث شد بیشتر مطالبشون رو کامل بخونم. اما ازون سه تا فقط وبلاگ اینک بود که اولا مرحله به مرحله و کامل همه حس و حالش رو نوشته بود و اینکه هنوز داشت به روز میشد. از اول اول وبلاگش شروع کرده بودم به خوندن. روزی چند ساعت مینشستم پست هاش رو از قدیم به جدید میخوندم. و هرچی بیشتر میخوندم بیشتر میدیدم که چه قدر حالش مثل منه. دقیقا در شرایط های مشابه من، تفکرات مشابه من داشته! بیشتر حرف هاش رو با بند بند وجودم حس میکردم. 

میدیدم که برخی رفتارهای شوهرش شبیه شوهر منه. کم کم متوجه شدم از نظر اعتقادی هم تقریبا مثل هم هستیم. 

یه روز براش شمارم رو گذاشتم و ازش خواستم باهاش چت کنم... حس کردم این تنها ادمیه که میتونه خوب منو بفهمه. و همین طور هم شد. خیلی باهاش حرف میزدم و از حس و حال بدم بهش میگفتم و اون چون شرایطم رو درک میکرد، خیلی خوب واکنش نشون میداد.

علت اینکه بعضی خواننده ها فکر میکنند من همون اینک هستم، همینه. دقیقا همین شباهت های زیاد من و اینک باعث شد ما ارتباطمون با هم نزدیک بشه...

ولی خب... انتظار هم ندارم همه حرفم رو باور کنند! چون اینطور که فهمیدم چند تا از مخاطب های وبلاگم خیلی کج خیال هستند  

دیگه خودتون مختارید. خواستید باور کنید نخواستید باور نکنید. چرا که: نرود میخ آهنین در سنگ!

نظرات 13 + ارسال نظر
سلام چهارشنبه 11 آبان 1401 ساعت 12:36

فکر نکنم تو اینک باشی
اخه اون با اقدس شوهر خیلی رفیق بود کاراش رو هم میکرد
اما تو اقدس شوهرت منظورم زن دوم رو دوست نداری
البته اگه یه مدت دیگه تریبپ دوستی باهاش برنداری

راز چهارشنبه 16 تیر 1400 ساعت 12:14

سلام
ادرس اون وبلاگهایی که می گی نهایت ۳ تا بودن رو می دی لطفا.
بجز اینک
اینک رو دارم
ممنونم

ندارمشون. قضیه مال چند سال پیشه

لاله چهارشنبه 16 تیر 1400 ساعت 12:11

اگر شوهرت رو تهدید به جدا شدن و طلاق میکردید ازتون جدا میشد و میرفت با اقدس؟

طلاق نمیداد احتمالا

مریم جمعه 11 تیر 1400 ساعت 09:11

از صورتش بهشتی بودن میباره !!!

مریم پنج‌شنبه 10 تیر 1400 ساعت 13:58

چه قشنگ میاید تبلیغ وبلاگهای مربوط به موسسه حسنی را میکنید .از وبلاگ اینک به پنهان نوشت و حالا به رضایش

یکی هم خانم شادزی تو اینستا معرفی کرد. تو لیستت بنویس از قلم نیفته

شادزی پنج‌شنبه 10 تیر 1400 ساعت 12:07 https://www.instagram.com/maryamgly1375/

عزیزم این پیجی که برات گذوشتما ببین این خانم متولد ۷۵ هست با هووش توی یه خونه زندگی‌میکنن چقددددد خانوم و صبور و با شخصیت هست ماشاء الله یه آرامش خاصی داره و سر سوزنی حسادت تو وجودش نیست حتی تو استوری هاشش دیدم دختر اولشو از دست داده اسمش حوریه بوده چقدر صبور چقدر تسلیم قضای الهی چقدر شکرگزار از صورتش بهشتی بودن و ارامش میباره خیلی خیلی زن خوب و مهربونیه ها انرژی اش مثبت و خیلی آروم

اوه اوه... لابد کامنت دونیش پر از فحشه بنده خدا

سیده پنج‌شنبه 10 تیر 1400 ساعت 06:06

باز اومدن میگن اینکی یا پیرویش هستی

مریم چهارشنبه 9 تیر 1400 ساعت 23:43

وقتی از فلاکت و بدبختیتون که میدونین شوهرتون با یکی دیگه س و با فلاکت تحمل میکنین در حالیکه مدهبی هم هستین و تازه هوو را هنیار میدونین و همه فکرتون نوبت اتاق خوابه تهوع اور میشین چه اینک باشی چه نباشی
اینجوری حال همه رو به هم میزنی

اینکه خانم اینک هووش رو همیار صدا کنه ربطی به من نداره. اقدس برای من همیار نیست.
منم ازین طرز تفکر که فکر میکنید اگر طلاق نگیرم ادم مفلوکی هستم حالم به هم میخوره.

مریم چهارشنبه 9 تیر 1400 ساعت 19:34

اخی راست میگی اینک وبلاگشو تعطیل کرد که کمتر سوتی بده نمیشه همزمان دو جا نوشت البته اگه کمی هوش داشته باشی رد قلم اینک دیده میشه اگه اینک نیستی و از پیروان مکنب اینک هستی خودتو خسته نکن ماها احمق نیستیم همیار و هوو نمیخوایم اب در هاون نکوب این کارا دید مردمو نسبت به دین بد میکنه و گناه بزرگیه چه اینک باشی چه نباشی

مثل این میمونه شما بری به یک نفر که کتاب با موضوع الف مینویسه بگی خودتو خسته نکن ما اصلا اهل موضوع الف نیستیم!!! خب آبجی جان! شما اشتباه اومدی تقصیر من چیه؟! نیا!
الان مگه من تبلیغ دین کردم که دید مردم رو خراب کنم

مریم چهارشنبه 9 تیر 1400 ساعت 11:33

سلام .یه وبلاگ هست به اسم رضایش . دیدگاهش نسبت به تعدد خیلی عجیبه. گفتم شاید براتون مفید باشه...

خوندمش

شهرزاد چهارشنبه 9 تیر 1400 ساعت 09:30

مسأله ای که باعث شده همه شک کنند شما اینک هستی اینه که اینک وبلاگ شمارو معرفی کرد و بلافاصله وبلاگ خودش رو بست .....راستی اگه با اینک درارتباطی بگو بازم بنویسه..

بهش میرسونم پیامتون رو

سیده سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 20:09

ما که از اول مطمئن بودیم شما اینک نیستید و اخه دلیلی نداره اینک خانوم بخواد اینکارو بکنید
اینک خانوم اونقدر صادق و شجاع هست که بخواد چیزی هم بگه از وبلاگ خودش میگه نیاز به پنهان کاری نداره!
هر کی میگه شما اینک خانومیدواقعا خنده ام میگیره که چطوری این فکرو میکنن

به نظر منم دلیلی نداره بخواد همچین کاری کنه

فاطمه :) سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 13:40

سلام
حالش خوبه؟ دلم تنگ شده برا نوشته هاش.
دخترش چی شد؟ من هنوز گاهی یادشم و برا درست شدن ارتباطش با دخترش دعا میکنم

خوبه. دخترش هم همونجوری که بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد