پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

هستند برآن عهد که بستند!

چند پست قبلتر گفتم که شوهرم مدتیه رعایت میکنه توی خونه با اقدس چت نمیکنه... اما این تعطیلات کرونایی تهران، باعث شده که شوهرم 24 ساعته پیش ما باشه و ناچاره! دیگه تو خونه گاهی پیامای اقدس رو باز کنه و جواب بده! مشاهده شد که همچنان اقدس کما فی السابق ور ور میکنه و کلی پیام میفرسته...

چی میگی این همه وراج؟ 

نظرات 12 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 14 مرداد 1400 ساعت 20:05

آره اگه ادامه متنم رو که دیلت کردی بخونی متوجه میشی .مهم اینه تو متوجه بشی که شدی سانسورچی

واقعا نمیفهمم چرا انقدر توهم داری فکر میکنی متنت رو نصف میکنم! یه بار برو وبلاگ بزن و خودت ببین که بلاگ اسکای همچین قابلیتی نداره!!!!
دوباره بهت میگم... وقتی کامنت میذاری یه کپی ازش برای خودت نگه دار!

مریم پنج‌شنبه 14 مرداد 1400 ساعت 14:37

شادزی این چطور قلبیه که خدا خالی کرده برا خودش اما مرتب اقدس را نفرین و قضاوت میکنه ؟!

خودت متوجه شدی چی گفتی؟!

اینک سه‌شنبه 12 مرداد 1400 ساعت 20:20 http://Inak.blogsky.com

چقدر کامنت شادزی جان به دلم‌نشست.
دمت گرم خواهرجان

شادزی دوشنبه 11 مرداد 1400 ساعت 06:11

پنهان جون این حرفه منا شاید برا خیلیا خیلی سنگین باشه ولی چیزیه که به عینه دیدم و بهشم معتقدم . به دلم افتاد بیام برات بنویسمش اینکه چرا شوهر تو اینجوری کرده و اقدس اومده سر راهشو و این جور مسایل یا اینک یا مریم شکاری یا رضایش یا خیلی های دیگه به مدلها و شکل های دیگه اینا همش امتحانش برای یک واحده سخته به اسم زدایش محبت دنیا از قلب! خدا وقتی کسی را دوست داره پنهان جون محبت دنیایی همسر فرزندان مال فامیل همه را از قلبش پاک میکنه و این قلب فقط میشه جای محبت الله و اولیاء الله وپیامبر و اهلبیت علیهم السّلام اگر خدا دوسشون نداشته باشه و تو غفلت باشن همینجور ولشون میکنه که کیف کنن شوهرای درجه یک و ماشین و خونه های انچنانی و پولو و قیافه های انچنانی و دیگه هرچی بگم کم گفتم براتحتی روایت داریم اگه مومن دلش خرد نمیشد خدا تو این دنیا سقفه خونه های اینا را از طلا میکرد دیگه ببین تا چه حد خدا بهشون دنیا را میداد.پس غصه نخور بلکه اتفاقن اونور باطن را ببین که حتمن یه نوری تو قلبت بوده که خدا برگزیده ات برای این امتحانه سخت و سنگین که محبته غیر را از دلت بیرون کنی و حتی محبت به همسر فرزند همه چی در راه رضای خدا باشه این اسمش میشه اخلاص و راهیه پر از سنگ خار تیغ این پیکرها و قلبها خونین میشه تا این راه طی بشه اما تهش بهشته! اما هزاران راه دیگه هم هست پر از شادی و عشق و خنده و مستانگی که خیلی راحت طی میشع نه جیگری خون میشه نه قلبی میشکنه اما تهش جهنمه! پ حواستا خوب جمع کن اجی ببین ته راهتا میخوای کدومشا انتخاب کنی برای شوهرت و اقدس هم غصه نخور همین که تو غفلت هستن یعنی هزار هیچ بهشون جلویی! بزار به خیال خودشون چرت بگن صبر کن قیامتی هم هست خدا دیرگیره پنهان جون ولی شیرگیره وایسا وفقط تماشا کن

حرفتو قبول دارم. کاش بتونم

فریبا پنج‌شنبه 7 مرداد 1400 ساعت 23:43

عه من وبلاگ رضایش رو هم از اول خوندم یعنی همسر دوم جدا شده؟؟بخاطر اینه خیلی وقته مطلب نمی نویسه؟؟

ماجرای جدا شدن خانم رو نوشته بود توی وبلاگش که... پاکش کرده یعنی؟

مهلا چهارشنبه 6 مرداد 1400 ساعت 01:38

سلام. یه خانومی وبلاگ می نوشتن برای همسرشون از شیراز زن دوم گرفته بودند و با هم تو یه خونه بودن. آدرسشون رو دارین؟

رضایش؟
http://rezayash.blog.ir/
ولی گویا اون خانم شیرازی طلاق گرفتن

ناشناس یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 23:51

جالبه تو وبلاگ قبلی مطلقا جواب دو یا سه کامنتری رو که کلاداشتی نمیدادی!!خیلی که به خودت زحمت میدادی مثل بعضیها در حد بله یا خیر جواب میدادی وپستهایی که میگذاشتی درحد دو یا سه خط بود!!
همسر محترم رو دیکتاتور صدا می کردی !!!
اینهمه تغییر چه دلیلی داره؟؟؟؟؟؟؟

نسیم یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 17:09

این رابطه به نفع همسرتونه واقدسه که ضرر کرده ، چون رابطه ش علنی نشده نمیتونه استقلال داشته باشه حق و حقوق داشته باشه و حتی فرزندی هم نداره ، زندگی که پیامک و روابط دوستانه نیست .
چرا هیچ اصراری از طرف اقدس برا رسمی تر کردن رابطه نیست ؟آیا خانواده ای داره که این چیزا براشون عیبه ؟؟
اگر اینطور باشه میشه جوری باخبرشون کرد که این قضیه تمام بشه ؟البته اگه نخوان عقدش کنه
و اگر اقدس و همسرت به همین رابطه مجبورن درسته که خیلی ناراحت کننده س اما همین که میدونی بیشتر از این کاری نمیتونن بکنن باز خوبه!

شوهرم ادعا میکنه به خاطر من تا حالا رسمیش نکرده!!! اما من فکر نمیکنم تنها دلیلش این باشه

پروانه ای آزاد یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 00:28

شرمنده یه سوال داشتم. آیا روابط همسرتون با اون خانم در دفعات روابط جنسی همسرتون با شما تاثیر گذار بوده؟

سوالتون جوابش یه بله یا خیر نیست.
در کل در روابط ما بی تاثیر نبوده. ولی تفاوت لزوما به معنی کاهش دفعات نیست

الهام یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 00:25

میشه یه توضیح بدی چی شد وکی وچند سال بعداز ازدواجتون همسرت اینکار رو کرد؟عکس العملت چی بود؟
آیا از قبل میگقت چنین قصدی داره؟
فکر میکنی اشتباهی داشتی که باعث این رفتارش شد؟

واضح نمیگفت چنین قصدی داره. ولی گاهی در مورد افزایش نسل کشور از طریق تعدد و مزایاش حرف میزد. به نحوی که انگار داریم راجع به یک مساله اجتماعی صحبت میکنیم.
اوایل خیلی خودم رو مقصر میدونستم. اعتماد به نفسم از بین رفته بود. اما به مرور فهمیدم این طور نبوده. هیچ ادمی بی عیب نیست. اشتباهات من درین حد نبوده که بخواد بره دنبال زن دیگه

اینک شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 23:16 http://Inak.blogsky.com

چطوری عکسشو دیدی؟

البته من اگه جای تو بودم، یه دیدار حضوری و بدون اطلاع همسر می گذاشتم و تموم حرفامو بهش می زدم.

اینجوری خیلی زودتر هر دوتایی از بلاتکلیفی در میاین.

خب از کجا مطمئن شم اون دهن لق نیست و به شوهرم اطلاع نمیده؟!

الهام شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 02:14

اقدس خوشگله؟یه بار از شوهرت بپرس ...یه بار گریه کن وخودتو بزن به دیوونه بازی وبگو چرا اینکارو باتو کرده....تو چرا حرف نمیزنی دختر.....غمباد میگیریا

یه بار عکسشو دیدم. تقریبا خوشگل بود. میگم تقریبا چون ارایش داشت. بدون ارایش رو باید قضاوت کرد

غمباد هنوز نگرفتم الحمدلله!. ولی میگرن گرفتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد