پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

کیس ازدواج

همسر گفت که یکی از همکاراش چند وقتیه طلاق گرفته و الان تصمیم به ازدواج داره. ازم پرسید کسی رو براش سراغ داری؟

گفتم نه

ولی دلم میخواست بهش بگم خب اقدس رو طلاق بده معرفیش کن به اون. باهاش ترشی انداختی هم منو دق میدی هم اون رو هوا مونده

نظرات 5 + ارسال نظر
باران چهارشنبه 3 شهریور 1400 ساعت 08:29

دوستش چطور ادمیه؟ چرا اقدس؟ من اگه بودم می گفتم خودمو طلاق بده میرم زنش میشم... ببین این سرطان از نوع سرطان های نجیبه راه درمان هم داره. فقط همت میخواد که ظاهرا تو نداری...

الی یکشنبه 31 مرداد 1400 ساعت 16:37

من با این دوستان که میگن چرا نگفتی حرف دلتو مخالفم، نزدیک بودن به همسر به این معنا نیست که هرچی به ذهنت میاد رو بزبون بیاری. همچی حرفی واضحه باعث موضع گیری طرف میشه بماند هم به ذهنش بیخرد میاد ( البت ببخشید).
بابا هممون گاهی از این سبک حرفا تو ذهنمون و پیش خودمون به شوهرا میگیم ولی میدونیم بیانش نادرسته.
حالا این که کاش ی جوابی میدادی رو ولی موافقم.

فاطمه :) یکشنبه 31 مرداد 1400 ساعت 06:24

خب نگه چشم. لااقل حرف دلتو شنیده که

چرا انقدر دورید از هم که حرف دلتو نمیتونی بهش بگی؟؟؟

خب معلومه همچین حرفی بهش بزنم برخورد بدی باهام میکنه! به یه مرد بگی زنت رو طلاق بده دو دستی تقدیم دوستت کن. رگ غیرتش نمیزنه بالا؟!

اینک یکشنبه 31 مرداد 1400 ساعت 00:12 http://Inak.blogsky.com

حالا بهش بگو...
چه کار به جوابش داری؟

اینک شنبه 30 مرداد 1400 ساعت 15:34 http://Inak.blogsky.com

آخه چرا لال بازی در میاری؟
واضح بهش می گفتی اقدس رو‌معرفی کنه!!!

اونم میگه چشم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد