پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

خواب 3

دیشب باز خواب اقدس رو دیدم. خواب میدیدم شوهرم یه فیلم ازش نشونم داد. خیلی خوشگل بود. قدبلند و سفید با صورت گرد. خیلی ناراحت شدم که اقدس از من خوشگلتره!! توی خواب هم تو دلم به شوهرم فحش میدادم! فحش میدادم که چرا با یکی که از من خوشگلتره ازدواج کرده که من سرخورده بشم!!

بعدش انگار قرار بود یه جایی بریم که اقدس هم میخواست بیاد!! داشتم بهترین لباس هام رو میپوشیدم. میخواستم ارایش هم بکنم که جلوی اون خوشگلتر از چیزی که هستم به نظر بیام


در واقعیت من اینجوری نیستم که از قیافه خودم ناراضی باشم نمیدونم چرا توی خواب حس میکردم از لحاظ قیافه کمتر از اونم!


وقتی بیدار شدم و فهمیدم خواب میدیدم خیلی خوشحال شدم!

نظرات 10 + ارسال نظر
الهام پنج‌شنبه 25 شهریور 1400 ساعت 10:39

یکی از اشناهامون کار تورو انجام دادوهی لی لی به لالای آقاشون گذاشت آخرشم اقاشون صیغه ایشو عقد کرد وخانم اول رو طلاق داد حالا هم با صیغه ایشون یه دختر هم بدنیا اوردن .دوتا بچه از زن اول رو رها کرد ورفت که رفت....یه وقتایی خودمون باعث میشیم مردا انقدر وقیح وپررو بشن

خودش طلاقم بده که من برنده ام. مهریه رو میگیرم میرم دوباره ازدواج میکنم

ایلی پنج‌شنبه 25 شهریور 1400 ساعت 09:13

عزیزم چرا فکر می کنی نتیجه ش فقط مشاجره و از دست رفتن ارامشته.پس حرفای دلتو کی باید بهش بزنی؟ اینکه همه رو تو خودت نگه داشتی و اینقدر فشار تحمل می کنی که خواب هووتو می بینی هم بهم خوردن ارامشته دیگه. اصلا همسرت چطوری باید بفهمه تو دلت چی می گذره ؟ تمام انسانهایی که حرف می زنند حقشونو میخوان سهمشونو از زندگی میخوان براش جنگیدن. اینجوری نیست که ما زیر سایه آرامش بشینیم و خودخوری کنیم و توقع داشته باشیم مشکلاتمون حل شه. کمترین حق شما یک شراکت ۵۰-۵۰ با همسرتون. ایا در یک شراکت شریک اجازه داره بدون اطلاع و موافقت طرف دیگه یه خودکار اضافه یا کم کنه؟ و اگر چنین بشه اون طرف میگه بحث کنم نتیجه ش میشه مشاجره و ارامشم بهم‌میخوره؟ اینکه دیگه یک عمر زندگی و یه ادم اضافه شده. مطمئنم یا شما تا حالا با هیچ مشاور خیانتی صحبت نکردی یا صحبت کردی و به حرفای اون توجه نمی کنی یا مشاورتو عوض کن.

الهام چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 17:40

یعنی چی بعدش چی میشه یعنی تو انقدر ازش میترسی؟یا اون انقدر زورگو ست که تو حتی نمیتونی حرف دلت رو بزنی؟تو چی میشی این وسط؟ من فقط وفقط وفقط این وسط دلم برای اون دل پراز حرف وگلایه ی تو میسوزه که لا اقل نمیتونی پیش باعث وبانیش شکوه کنی!چرا انقدر غم وغصه رو توی اون دل مهربونت حبس میکنی؟تا حالا ازش پرسیدی چرا اینکارد باهات کرده؟

نتیجه ش در نهایت فقط مشاجره و از دست رفتن بیشترِ ارامش من هست. هیچ سودی نداره

الهام چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 11:42

بنظرم مشکل تو اینه که خیلی خیلی باهمسرت تعارف داری ....تو باید حرفای دلت رو بزنی چیزایی که آزارت میده رو بگی تو همش ملاحظه شو میکنی

بعدش چی میشه؟

الهام چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 06:54

یه بار از همسرت بپرس تو خوشگل تری یا اقدس ببین چی میگه؟

وا!

فریبا سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 20:19

به اینکه بری جدا بشی و مستقل زندگی کنی تا حالا فکر کردی؟؟؟یا اینکه اگه جدا بشی و بحث طلاق رو بکشی وسط ایا شوهرت بین تو و اقدس کیو انتخاب میکنه چی؟
جدایی چرا واست سخته؟منبع درامد داری؟
من فکر میکنم اگر جلوی شوهرت محکم تر میبودی قطعا میتونستی اقدس رو از زندگیت خارج کنی خیلی شل اومدی!اقدس و اقدس ها نباید انقد راحت وارد زندگی زنهای دیگه بشن این اجازه رو خود ما بهشون میدیم.(من این بلا سرم اومده و جدا شدم)اینو گفتم بدونی تجربه شو داشتم

هنوزم گزینه طلاق جزو گزینه هام هست. منتها اخرین گزینه

اینک سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 18:28 http://Inak.blogsky.com

باز خوبه تو خوابشو می بینی. من که مدتها بود که هرجا می رفتم، یکی شبیه سمیه رو می دیدم.توی تاکسی، تو ایستگاه اتوبوس، توی پارک، حتی توی ورودی سینما. خلاصه هرجایی که می رفتم، حس می کردم خودشه.‌هی چشمامو چندبار باز و بسته می کردم تا مطمئن بشم...

انگار انرژی ش همه جا همراهم بود...
وقتی که رفت، من زمان دقیقش رو نمی دونستم، اما حس کردم رفت... انرژی ش هم با خودش رفت...


درکت می کنم پنهان جان...

شاید منم اگه قیافه اقدس رو از نزدیک ببینم همینجوری بشم

فاطمه :) سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 18:08

حتی تو خواب هم دعوا راه ننداختی و تو دلت فحش میدادی؟ چقدر تو رام و صبوری دختر، بیا دست منم بگیر

مریم سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 18:07

چه خواب نخوشی . درد و رنج دنیا برای همه تقسیم شده و به همه داده شده به هر کسی به شکلی . مهم عاقبت به خیری هست .هدف هم همینه

فاطمه :) سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 18:06

همه مردایی که اینطرف و اونطرف خوندم یا دیدم که روابط موازی دارن، زیرآبی مشروع یا غیرمشروع میرن ، همشون، ببین پنهان نوشت جان واقعا در جامعه آماری که من دیدم همشون، همسرشون براشون یه چیز دیگه ست
هیچ وقت حاضر نیستن بین همسرشون و اون آدم جدید، جدیده رو انتخاب کنن
حتی وقتی زنشون تمکین نمیکنه، غر میزنه بخاطر بچه ها، حتی وقتی از نظر تحصیلات و جایگاه اجتماعی و زیبایی و له روز بودن و ... خیلی پایینتر از اون آدم دومه
بنظرم منطقی هم هست، آدم شاید چار روز بره هتل بهش خوش بگذره ولی همیشه خونه خود آدم یه چیز دیگه ست
بنظرم زنی که از اول زندگی رو باهاش ساختی، از جوونی، از سن اوج نیاز جنسی، از اون روزای ناشی بودن توی روابط جنسی، توی زندگی مشترک، توی حل و فصل مشکلات و اختلافات باهاش بودی، اونی که با کمت ساخته و رد های بارداری بچه هات هنوز روی شکم و بدنشه، اون زن "خونه" ست. مثل "وطن" میمونه. هرجای دنیا هم که بری هیچ جا برات خونه و وطنت نمیشه

پس حتی تو خواب هم قیافه نحس اقدسو با خودت مقایسه نکن، زیباترین زن جهان هم که باشه تو با همه زنهای عالم برا همسرت فرق داری، اقدس رابطه ی دومیه که میتونه با سومی یا چهارمی و پنجمی و ... تکرار شه ولی تو نه

باشه؟

پاراگراف اخرت خیلی تامل برانگیز بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد