چند روز پیش از لحاظ جن سی احساس نیاز میکردم. در نتیجه رفتم سراغ همسرم. یهو همسرم با استفاده از یک کلمه عجیب که من تا حالا نشنیده بودم ازم غیرمستقیم پرسید که من نیاز دارم که دارم این کارها رو میکنم؟! من خیلی جا خوردم. گفتم این کلمه یعنی چی؟! بعد حالم زیر و رو شد. حس کردم این اسم رمزشون برای رابطه با اقدسه... صریح هم بهش گفتم. گفتم من نمیدونم این که گفتی معنیش چیه. اسم رمزت برای اونوره اشتباهی به من گفتی!
خلاصه که گند خورد به حالم
چند پست پایین تر نوشتین که همسرتون گفته دائم مراقبه کاری نکنه سوتفاهم بشه و شما حساسیتت بی جاس همینو میگفتی . کفایت میکنه .
بهش بگو زندگی خوب یعنی بخاطر هیجان زیاد برا خودت دل زنتو نشکنی بگو تمام دنیا فراهم باشه اما دل زن بشکنه انگار هیچی نیست
حتما شرایط شما طوریه که نمیتونی زندگیت رو با آقا به هم بزنی حداقل بذار اونم کوفتش بشه
خیلی ناراحت شدم خیلی
سلام عزیزم ،چطور میتونی با کسی که احساستو قربانی هوسش کرده احساس نزدیکی کنی ؟ من اگه جای شما بودم دیگه هرگز به این مرد نزدیک نمی شدم ، طلاق میگرفتم و با کسیکه بتونه درکم کنه و دوستم داشته باشه ازدواج میکردم
چقد بد.... چه حس بدی رو تجربه کردی!!
من جای تو بودم فکر میکردم منو با اون اشتباه گرفته!!
وای چه ضدحال افتضاحی
چه جوابی داد به صحبت صریحت؟
یکم نچ و نوچ کرد با این مضمون که چرا باز رفتی توی این جور فکرا!!
حالاانرژی ضد حالت به همسرتم انتقال پیدا کرد یا همونجا توی خودت تمومش کردی؟
چه سوال عجیبی .من که متوجه نشدم چیه .ولی اللهی سکینه اللهی برقلبت نازل بشه