پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

پنهان نوشت

حرف هایی توی دلم هست که به هیچکس نمیتونم بگم.اینجا مینویسم تا سبک شوم

شب قدر

دیشب سر افطار و سحری و بعد از احیا، شوهرم کلی با اقدس بهم پیام میزدن. نمیدونم چی میگفت دختره. ولی من خیلی ناراحت شدم. چون از سر شب تا سحر روی هم چهارتا جمله هم با من حرف نزد. اونم در حد اینو بیار اونو بگیر و ازین حرفا...

دیشب هیچ دعایی برای این قضیه نکردم که مثلا خدایا شر این قضیه رو کم کن. فقط گفتم خدایا من دیگه نمیدونم چی صلاحمه. خودت هرچی صلاحمه رقم بزن...

نظرات 2 + ارسال نظر
شبنم سه‌شنبه 6 اردیبهشت 1401 ساعت 09:27

سلام الهی که خدا بهت آرامش بده
و الهی و الهی و صد الهی که خدا به شوهرت هم یه ذره عقل بده!!!
حداقل بفهمه جلو تو اینکارا رو نکنه
کاش بفهمه کاش بفهمه

کاش

فاطمه :) دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 ساعت 11:50

سلام
دیشب برا آرامش دلت دعا کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد