دیشب سر افطار و سحری و بعد از احیا، شوهرم کلی با اقدس بهم پیام میزدن. نمیدونم چی میگفت دختره. ولی من خیلی ناراحت شدم. چون از سر شب تا سحر روی هم چهارتا جمله هم با من حرف نزد. اونم در حد اینو بیار اونو بگیر و ازین حرفا...
دیشب هیچ دعایی برای این قضیه نکردم که مثلا خدایا شر این قضیه رو کم کن. فقط گفتم خدایا من دیگه نمیدونم چی صلاحمه. خودت هرچی صلاحمه رقم بزن...
سلام الهی که خدا بهت آرامش بده
و الهی و الهی و صد الهی که خدا به شوهرت هم یه ذره عقل بده!!!
حداقل بفهمه جلو تو اینکارا رو نکنه
کاش بفهمه کاش بفهمه
کاش
سلام
دیشب برا آرامش دلت دعا کردم